برای مطالعه ویژه نامه ولادت از سایت آوینی همراه با معرفی این دو نور بزرگوار اینجا کلیک کنید...
در میان مقامات اجتماعى، هیچ مقامى ارزشمندتر و در عین حال پیچیدهتر از منصب رهبرى نیست و تا فردى داراى مجموعهاى از کمالات و سجایاى انسانى و محاسن اخلاقى نباشد، نمىتواند شایسته این مقام گردد، و به دیگر سخن: رهبر باید داراى تودهاى از خوبیهاى متضاد باشد که در هر مناسبتى از آنها بهره بگیرد مثلاً قاطعیت را با دور اندیشى، درستى را با نرمى، شکوه را با درویشى، خوش بینى را با احتیاط لازم، به هم آمیزد، و با روانشناسى و موقعشناسى کامل در هر فرصتى ابزار مناسب آن را به کار گیرد.
اگر در رهبر یک سلسله صفات مثبت لازم است پیراستگى از یک رشته اوصاف منفى نیز دست کمى از لزوم صفات مثبت ندارد، مثلا آدمى که تحمل انتقاد، و شنیدن عقیده مخالف را ندارد و در مشکلات فاقد شکیبایى لازم است و بر او روح «قبضه کردن مناصب و توقع اطاعت کور کورانه دیگران» حکم فرما است، رهبرى او زیانبار و فاجعهانگیز است چه بهتر به اصلاح خویش بپردازد، آنگاه درباره «قیادت» بیندیشد.
نایابى اجتماع یک چنین اوصاف مثبت و منفى، سرانجام مسأله رهبرى را به صورت «کبریت احمر» درآورده و با مشکلاتى فراوان روبرو ساخته است و به خاطر همین پیچیدگى است که بشر امروز در حل امور مربوط به رهبرى به تشکیل کنگرهها، سمینارها و شوراها و کنفرانسهاى میهنى و بینالمللى دست زده و خواسته است از این طریق گره رهبرى را بگشاید.
اگر مسأله رهبرى، امروز مورد توجه جهان غرب گردیده، از دیر باز پیشوایان بزرگ اسلام، بحثهاى تکان دهندهاى پیرامون آن انجام دادهاند که نمونههاى آن را در فرمان امام على (ع) به مالک و وصیت او به فرزندش امام حسن (ع)، و پیام فشردهاش به محمد بن ابى بکر مشاهده مىکنیم.
اگر در رهبرى اجتماعى با کلاف سر درگمى روبرو هستیم، و هر چه بیشتر سعى مىکنیم، شایستگان آن مقام را کمتر مىیابیم، در مسأله «قیادت الهى» که در انسانهائى به نام پیامبر و رسول تجلى مىکند و مهندسى انسانها را در تمام شؤون زندگى اعم از مادى و معنوى بر عهده مىگیرند، با مشکل دو چندان یا ده و صد چندانى روبرو مىباشیم، زیرا تحمل مسؤولیت عظیم الهى آنچنان امتیازات بزرگ و برجستگیهاى فزون از حد لازم دارد که دارندگان آنها را از نظر قدرت به صورت عنقاى مغربى درآورده که گاهى در میان امت بزرگ فقط یک نفر شایسته آن مقام مىگردد و اگر تاریخ نبوت، پیامبران فزونى را معرفى مىکند، ولى پیامبران صاحب کتاب و بالاتر از آن صاحب شریعت بسیار کم بوده و خاتم آنان به یک فرد منحصر مىباشد.